جستوجوی تهران زیبا
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۴۹۱۷۱
هرچه از آن بهعنوان تهران یاد میشد خلاصه شده بود در چند خیابان، «حصار ناصری» و چند پارچهآبادی و دیگر هیچ. «خسرو خورشیدی» هم زاده همین سالها است. خوب دیده، شنیده و اکنون خاطرات دوران خردسالی، نوجوانی و جوانیاش را در قالب «سیاهقلم»هایی با عنوان «آن روزگاران تهران» به تصویر درآورده تا هم یادی کند از قدیمها و هم چراغی روشن بگذارد برای آیندگان تا بدانند تهران از کجا به کجا رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«باید بپذیریم دنیا در حال پیشرفت است، افزایش جمعیت اجازه نمیدهد آنچه در سالیان دور روال عادی زندگی بهحساب میآمد، امروز هم تداوم داشته باشد. اما دیدگاه من بر این مبتنی است که نباید مظاهر عینی زندگی یکباره دچار تغییر و دگرگونی شود و نشانی از آنها بر جای نماند» این جملهها بخشی از یادداشت «خسرو خورشیدی» مؤلف سیاهقلمهای «آن روزگاران تهران» است که در آن تصویرگری تهران قدیم انجام شده. خورشیدی فرزند «میرزا شفیع خورشیدی» یکی از نخستین فارغالتحصیلان «دارالفنون» است که سالها در عرصه سینما و تلویزیون به طراحی صحنه مشغول است. او باور دارد دیگر موضوعی به نام هویت گذشته تهران در پایتخت معنا ندارد: «همیشه غصه داشتم که چرا ما باید در کشورمان برای نسلهای آینده، هیچ چیز برای رجوع به تاریخ و هویتی که تهران داشته است، نگذاریم. من و امثال من وقتی تهران قدیم را دیدهایم و از بچگی در آن بزرگ شدهایم، تفاوتهای زیادی میان تهران امروز با دیروز میبینیم.» او حرفش را اینگونه ادامه میدهد: «از تهران دیروز نه بازاری مانده، نه محل سکونتی، نه حتی مکانی برای گردشگری.» او باور دارد همه افراد و کسانی که از گذشته خاطرهای دارند باید پای کار بیایند تا هویت گذشته شهر فراموش نشود: «برای اینکه هویت قدیم تهران و جایی که در آن زندگی میکردم از بین نرود، سال ۱۳۸۸ تصمیم گرفتم سیاهقلمهایی از محل زندگیام در منطقه ۱۱ و منطقه۱۲ و نقاطی از تهران که در خاطرم باقی مانده است، بکشم. همه تصاویر کتاب «آن روزگاران تهران» را در مدت ۳ سال طراحی کردم. گمان نمیکنم غیر از این کتاب، هیچ تصویر یا عکسی از بناهای ترسیم شده در کتاب دیگری وجود داشته باشد.»
ترسیم بچگی از شاپور تا سیروس و عودلاجانخورشیدی، سالهای ابتدای زندگیاش را همراه با پدر و مادر در محله شاپور گذرانده است. محلهای که در آن، رجال آن زمان برو و بیایی داشتند و خورشیدیها همسایه آنها بودند. خسرو خورشیدی در اینباره میگوید: «سال ۱۳۱۱ در محله شاپور به دنیا آمدم و تا سال ۱۳۱۶ در این محله و گذر «وزیر دفتر» زندگی میکردیم. سال ۱۳۱۶ از کوچه وزیر دفتر به خیابان سیروس و محله زیبای «عودلاجان» نقل مکان کردیم. یادم میآید مدرسه «بَدرِ» و «عفتیه» در کوچه «نصیرالدوله» میرفتم که راه دسترسی به آن از کوچه «میرزا محمودوزیر» بود.» او که گذشته مانند دیروز در مقابل چشمانش ظاهر شده است، ادامه میدهد: «مسجد آشیخ عبدالنبی در محله، نمای زیبایی داشت که در نزدیکی خیابان امیرکبیر بود. هیچوقت تصویر این کوچهها و خیابانها از جلوی چشمانم دور نمیشود و همواره غصه میخورم که چرا این ابنیه را مانند نمونههای خارجی آن حفظ نکردیم. » او ادامه میدهد: «وقتی ۱۰ سالم شد به منطقه ۷ کنونی در محله عشرتآباد و خیابان مازندرانی نقل مکان کردیم که آن زمان، خارج از شهر بود اما آب و هوای خوبی داشت. با این وجود همیشه خاطره خانههای قدیمی خودمان در سیروس، عودلاجان و شاپور را در ذهنم زنده نگه میدارم.» ساختمان بلدیه و تلگرافخانه نماد هویت تهران
در میدان «توپخانه» سابق و امام «خمینی»(ره) کنونی، ۲ معماری باشکوه در برابر هم با وقار تمام قرار داشت. یکی «تلگرافخانه» با معماری اتریشی ـ آلمانی و دیگری ساختمان «بلدیه» یا شهرداری با معماری ایرانی که وجودشان ناخودآگاه تکمیلکننده هم بودند. در ضلع شرقی میدان هم ساختمان معروف بانک «شاهی» قرار داشت که تازه آن را ساخته بودند و نمای فوقالعاده زیبایی داشت. ساختمانهای تلگرافخانه و بلدیه که به نوعی شناسنامه هویت پایتخت بودند، در دهه ۳۰ از بین رفتند.» خورشیدی به بیان خاطرهای از این میدان میپردازد و میگوید: «زمانی که ۵ یا ۶ سال بیشتر نداشتم، در برخی اعیاد همراه با پدر و مادرم به میدان توپخانه میرفتم و آتش بازیهای مفصلی را که در میدان انجام میشد میدیدیم. الان با وجود گذشت بیش از ۷۰ سال از آن زمان هنوز هم به این میدان میروم و یاد گذشته را زنده میکنم. حتی در کتابم تصاویری از آن مراسم و جشنها را بازآفرینی کردهام.» کتاب «آرزوهایی برای تهران» در دست تدوین
خورشیدی ۳۰۰ سیاهقلم خود را برای انتشار به صحافی میدهد و سال ۱۳۹۲ بسیاری از این سیاهقلمها منتشر میشود. اما او بر این باور است جای خالی بناهای پرشکوه دیگری در کتاب اولش خالی است که تلاش میکند در کتاب دومی که در دست تهیه دارد، آنها را به تصویر بکشد: «ساختمان راهآهن از بناهای مهمی است که در کتاب اولم فراموشش کردهام. بناهای دیگری مانند برخی مراکز آموزشی و فرهنگی، خیابانهای مطرح پایتخت مانند خیابان انقلاب و بناهای ارزشمندی مانند خانه آقای «تجدد» که بانکدار معروف در آن زمان بود و خانهاش الگو گرفته از سفارت روسیه در تهران بود یا بناهای باقیمانده در حصار ناصری را با استفاده از همه اندوختههای ذهنی و بهرهگیری از منابع مختلف، در کتاب دومم به نام «آرزوهایی برای تهران» ثبت و ضبط کنم.»
کتابشناسی
کتاب «آن روزگاران تهران» در ۹ سرفصل شامل فرهنگعمومی، خیابانها، محلهها و بناها، خاطرههای مذهبی، مدارس، تماشاخانهها، رستورانها، کافهها، سینماها و سفارتخانهها به ترسیم بناهای تهران قدیم در دوره سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ پرداخته است. این کتاب که در ۳۷۶ صفحه منتشر شده، تاکنون ۳ بار تجدید چاپ شده است. آن روزگاران تهران در نوع خود یکی از بینظیرترین کتابهای منتشر شده از تاریخ تهران با سیاهقلم است که اغلب تصاویر آن برای نخستین بار منتشر شده است.
کد خبر 449113 برچسبها همشهری محله منطقه ۱۱ منطقه ۷ منطقه ۱۲منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: همشهری محله منطقه ۱۱ منطقه ۷ منطقه ۱۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۴۹۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کردستان، مهد هنر نازک کاری
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز کردستانهنر نازککاری در کردستان حدود 150 سال قدمت دارد و به گفته استادکاران این رشته، بنیانگذار این صنعت زیبا در سنندج مرحوم، استاد نعمتالله نعمتیان است..
3 هزار کردستانی در این زمینه مشغول به فعالیت هستند و این هنر زیبا سال 89 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.